torsdag 5 september 2013

در اين سي و چند سال سال گذشته از نظام حاکم همه نوع قساوت ديده شده است. کساني که در بازداشتهاي موقت به سر مي برند و مشخص نيست که اصلا به چه جرمي و با چه هدفي دستگير شده اند و زير انواع شکنجه هاي روحي و جسمي و گذشته از آن ماهها در زندانها بلاتکليف هستند. فشار بر مردم در تمام عرصه ها ديده مي شود و حکومت با ايجاد کردن فضاي خفقان در کشور مي خواهد ثباتش را براي مدتي ديگر حفظ کند.

وحشيگري از سوي حاکميت  جمهوري اسلامي  همچنان ادامه دارد . رفتار و عملکرد وحشيانه در خصلت اين نظام جهل و خون و جنايت است. در هر زمينه اي که نگاه مي کنيم شاهديم که نقض کردن حقوق انسانها در بالاترين سطح ممکن انجام مي شود. نظام حاکم از همان سالهاي اوليه از شيوه سرکوب  براي استقرار جمهوري اسلامي استفاده کردند و همه مخالفان سياسي را بزير ضرب گرفته اند.

از مردم معترض و روزنامه نگاران و عکاسان و فعالين دانشجويي گرفته تا فعالين کارگري و اقليتهاي ملي و مذهبي و فعالين سياسي ، همه و همه در اين مدت هزينه هاي سنگيني را براي خواسته هايشان پرداخت کرده اند. نداشتن استقلال قاضيان و نبود سيستم مناسب براي قانونگذاري و اينکه هر کس براي خودش تصميم مي گيرد و هر نهادي براي خودش  يک ساز مي زند و يکي تأييد و ديگري تکذيب مي کند، همه نشاندهنده اين است که حکومت خود نمي داند بدنبال چه چيزي هست و در بلاتکليفي به سر مي برد. ضعف مديريت و رهبري و به بن بست رسيدن، چندين سال است مشهود به چشم مي خورد. کارنامه اي که حکومت ايران در زمينه حقوق بشر از خود بجاي گذاشته کارنامه اي سياه و رَد شده است که مسئولانش بايد پاسخگوي اين نوع اعمال و رفتار با مردمانش باشد و در مدت يکسال و نيم گذشته وضعيت بدون شک رو به وخامت رفته است و حکومت جمهوري اسلامي براي نگاه داشتن خود در رأس کار دست به اقدامات وحشيانه اي زده که از سوي هيچ کس حتي براي يک لحظه قابل قبول نيست. حکومت در اين مدت روزي نبوده که به هر دليلي با نقض کردن حقوق مردم در صدر اخبار رسانه ها ي دنيا نباشد.

مُطالبات مردم آنقدر زياد و انباشته شده هست که حکومت نمي داند پاسخ کدامين سوال را بدهد و سرپوش گذاشتن بر اين مطالبات هزينه سنگيني را براي رژيم خو اهد داشت که برگشت ناپذير است و اين گره کوري است که نظام خود در وضعيت کشور بوجود آورده است. دروغ گفتن و تهمت زدن در جامعه  نهادينه شده و فاتحه عدل و عدالت خوانده شده است. ايران همواره با نوع حکومت موجودش خط بطلان بر تمام آزاديهاي مردم مي کشد و چون حکومتشان بر پايه زور و استبداد بنا شده است از درجه ارزش ساقط است.

در اين ميان بسيار کساني بودند و همچنان هم اين رويه ادامه دارد که شرايط فرار برايشان مهيا شده و توانسته اند حداقل خود و گاهاٌ خانواده شان را از اين شرايط وحشتناک نجات دهند و پناه به کشورهاي ديگري آورند و خود را به عنوان پناهنده معرفي کردند  تا از هر نوع خطري مصون باشند. آن دسته که امکان مالي مهاجرت را دارند سختي و سنگيني چروسه مهاجرت را به جان ميخرند تا خود و خانواده خود را نجات دهند. اما راه اصلي نجات از شر حکومت اسلامي فقط مهاجرت نيست. چه در حال پناهندگي و مهاجرت و چه در صورت ماندن در ايران بايد براي سرنگوني اين نظام مبارزه کرد. تنها راه نجات سرنگوني جمهوري اسلامي است.



علی‌ فاطمی

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar